محل تبلیغات شما
یه مدت دیر نوشتم. این وسط اربعین کربلا رفتیم. خوب بود کالاسکه گراکو رو برده بودیم با توجه به شکل کالاسکه هم عماد راحت بود و هم ما برای هل دادن اون. تبلت هم براش خریدم قبلش که تو کالاسکه سرش گرم باشه. همراه ما نفیسه و رضا و امیرعلی هم بودن که رفتیم خونه ای که اقوام رضا ترتیب داده بودن. بابت یک هفته تو اون خونه 400 دلار دادیم. دلار در این زمان 16 تومان بود به نهایت گرونی رسیده بود البته به تومان هم رسیده بود.

در بین راه ساکمون گم شد که پاسپورتها داخلش بودند ولی به لطف خداوند و مدد امام حسین و دعاها و نظر ها و یک مقدار زرنگی خودم و کمک هم کاروانی ها عطیه و عماد رد شدن ولی من زمینی اومدم. چندان هم سخت نبود ولی من هنوز تو خود نجف بودم که اونها تو تهران تو فرودگاه بهم زنگ زدن. سخی خودش رو داشت ولی خدا رو شکر که بچه ها راحت رفتن ممنونم ازت امام حسین . بطلب هر سال بیایم .

==

اقا عماد بزرگ شده و ما پیر تر و به مرگ نزدیک تر

قلمبه سلمبه صحبت کردن عماد

اربعین کربلا رفتیم

هم ,تو ,ولی ,رو ,رفتیم ,کالاسکه ,اربعین کربلا ,کربلا رفتیم ,ولی من ,رسیده بود ,امام حسین ,اربعین کربلا رفتیم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یزدان گشت سفیران 02141454